متخصصان رشد و تکامل کودک بر این باورند که حتی اگر شما کودک خود را با اسباببازیهای رنگارنگ متنوعی پر کرده و همواره در برابر ناراحتیهای عاطفی او را محافظت کرده باشید، باز هم وجود دارد که در دوران نوجوانی او احساس غمگینی و بدبینی کند. اما به یک دلیل: “چرا که عوامل مهم خوشبختی درونی هستند، نه بیرونی”. کمک به کودکان در ایجاد مجموعهای از ابزارها و توانمندیهای درونی که آنها بتوانند در طول زندگی به آنها تکیه کنند، بسیار اهمیت دارد. اما چه چیزی میتواند کودک را خوشحال کند و چگونه میتوانیم یک کودک را به شادی تربیت کنیم؟ در این مقاله، شما میتوانید با راهکارها و توصیههای مفیدی برای آموزش شادی به کودکان آشنا شوید.
به خودتان باور داشته باشید
برای آموزش شادی، به خواندن و به خود اعتماد کردن توجه کنید. در میان همهٔ درگیریها و سرگرمیهایی که در زندگی پرروشن و خلق دارید، یک خبر خوب دربارهٔ تربیت کودکان وجود دارد؛ شما نیازی ندارید تا یک کارشناس روانشناسی کودک باشید تا بتوانید قدرت درونی و هوشمندی مورد نیاز برای تحمل سختیها و لحظات خوش در زندگی را به کودکتان منتقل کنید. با صبر و انعطافپذیری، هر پدر و مادری میتواند بنیانی را برای زندگی شاد کودکش فراهم کند؛ زیرا شادی چیزی نیست که شما به کودکانتان بدهید، بلکه چیزی است که به آنها یاد میدهید. به یاد داشته باشید که چیزهایی که کودکان جوان را خوشحال میکند، ممکن است شما را شگفتزده کند؛ پس کودکتان را بشناسید تا بتوانید شادی آیندهاش را تضمین کنید.
احساسات کودک را درک کنید
احتمالاً کودک نوپای شما به خوبی میتواند به شما نشان دهد که چه چیزی او را خوشحال یا ناراحت کرده است. شما حتماً تاکید کردهاید که گاهی وقتی وارد اتاق میشوید، چهرهاش با یک لبخند روشن میشود و یا وقتی اسباببازی مورد علاقهاش را پیدا نمیکند، گریه میکند. اما هنوز هم ممکن است سوالی در ذهن شما به وجود آید که آیا او بهطور کلی شاد و راضی است یا غمگین و ناراحت؟
شاید اشارات شادمانی در کودکان به طور معمول و برجسته قابل تشخیص باشد. یک کودک شاد لبخند میزند، بازی میکند، کنجکاوی را بروز میدهد، به دیگر کودکان علاقه نشان میدهد و نیازی به تحریک، تشویق و هیجان مداوم ندارد. همچنین، تشخیص یک کودک که شاد نیست نیز به طور واضح و آشکار است. او ممکن است کنارهگیر و ساکت باشد، تمایل کمتری به خوردن غذا داشته باشد، تعامل کمتری با سایر کودکان داشته باشد، بیشتر بازی نکند، کمتر سؤال بپرسد، کمتر خندیده و لبخند نزند و بسیار کم حرف بزند.
با این حال، اگر کودکی با خجالت ذاتی یا درونگرا دارید که کمتر خندان است یا با دیگران کمتر تعامل میکند، این به معنای غمگین بودن او نیست. کمرویی با غم و ناراحتی همارزی ندارد، اما برای درک عوامل رفتاری در این نوع کودکان، باید تلاش بیشتری کنید. در این راستا، حساسیت نشان دهید و به تغییرات قابل توجه در رفتار کودک، مانند انزوا یا ترسیدن، توجه کنید، زیرا این ممکن است نشان دهنده وجود یک مشکلی باشد که نیازمند توجه شماست.
کودکان جوان برای بیان احساسات خود از چندین سیگنال ذاتی استفاده میکنند که میتوانید با راحتی آنها را در کودک خود تشخیص دهید. دو نشانه “علاقه” و “لذت” نشانگر احساسات مثبت هستند، در حالی که سیگنالهای منفی، به ویژه “نگرانی”، “خشم” و “ترس”، به وجود آمدن یک حالت غمگین در کودک اشاره میکنند.
والدین باید با کودک خود خوشبگزرانند
اگرچه ممکن است به نظر برسد که بازی بیوقفه یا خوردن پاستیل و شکلات به جای شام، آرزوی هر کودکی است، اما در واقع آنچه کودک نوپای شما را شادتر میکند بسیار سادهتر است و آن چیزی جز حضور خودتان نیست؛ این اولین کلید برای پرورش یک کودک شاد است. با کودکتان در ارتباط باشید و با او بازی کنید، زیرا همانطور که شما از بودن در کنار کودکتان لذت میبرید، او نیز از بودن در کنار شما لذت میبرد. اگر توانایی ایجاد یک رابطه و ارتباط عمیق با کودکتان را داشته باشید، قطعاً بهترین کار ممکن را برای تضمین شادمانی فرزندتان انجام دادهاید.
نظرات کاربران