با ورود به پیشدبستانی، بسیاری از کودکان نشانههایی از اضطراب یا ناراحتی از خود بروز میدهند که باعث نگرانی والدین میشود. به این پدیده اضطراب جدایی گفته میشود که میتواند مشکلساز یا منطقی باشد. در این مقاله میخوانیم اختلال اضطراب جدایی چیست؟ کدام کودکان دچار اختلال اضطراب جدایی هستند و کدام کودکان مشکل جدی ای ندارند و چطور میشود آن را درمان کرد.
اضطراب جدایی در کودکان پیشدبستانی
کودک از بدو تولد تا قبل از پیشدبستانی تقریباً همیشه در نزدیکی والدین، مخصوصاً مادر خود است و جداشدن از او برای رفتن به پیشدبستانی یا مدرسه میتواند بسیار ترسناک باشد! اضطراب جدایی در کودکان پیشدبستانی و مدرسهای امروزی، بیشتر از چند سال گذشته است؛ چون این کودکان در دوران همهگیری کرونا، به واسطه محدودیتها مدتزمان بیشتری در کنار خانواده خود بودهاند و کمتر در محیطهای اجتماعی قرار گرفتند.
اختلال اضطراب جدایی یک اختلال اضطرابی است که مشکلات زیادی برای کودک و والدین ایجاد خواهد کرد. یکی از مهمترین آسیبهای این اختلال، منزوی شدن کودک به دلیل عدم میل به جداشدن از والد و بازی با همسالان خود است. با توجه به اینکه برقراری ارتباطات اجتماعی در این سن اهمیت زیادی دارد، حلنشدن این مشکل میتواند مشکلات متعددی در بزرگسالی ایجاد کند.
با این حال، هر اضطراب جدایی، اختلال نیست. در بسیاری از موارد، واکنش کودک به جدایی از مادر خود طبیعی طلقی میشود و بهمرورزمان حل میشود. با توجه به اهمیت پیگیری و درمان، در بخش بعدی به طور مفصل فرق بین کودکی که دچار اختلال است و به درمان نیاز دارد با کودکی که بهمرورزمان مشکل خود را حل میکند، بررسی خواهیم کرد.
نظریه تفرد / جدایی
ماهلر، پزشک مجارستانی علاقه زیادی به مطالعه رفتار و واکنشهای کودکان داشت. وی در طول سالهای زیادی بعد از بررسی رفتار کودکان با مادر خود، نظریه تفرد/جدایی را مطرح کرد. به زبان ساده، ماهلر توضیح میدهد که کودکان در سنین مختلف، نیازهای مختلفی دارند و بر اساس آن، واکنشهای مختلفی به جداشدن از مادر خود دارند و در هر مرحله، شکل و میزان این جدایی متفاوت است.
- بدو تولد تا یکماهگی: کودک متوجه محیط اطراف خود نیست و کاملاً وابسته به حالتهای درونی بدن خود است.
- یک تا پنجماهگی: کودک متوجه محیط اطراف هست؛ اما توانایی تفکیک خود از محیط را ندارد و مثلاً بالشت، مادر و هر چیزی که لمس میکند را جزوی از بدن خود میداند.
- پنج تا نهماهگی: کودک به دلیل رشد اندام حسی و بهتر شدن بینایی، بیشتر متوجه محیط اطراف خود است و نسبت به محیط کنجکاو است.
- نه تا پانزدهماهگی: کودک توانایی چهاردستوپا رفتن را کسب میکند و شروع به گشتن محیط میکند؛ اما زیاد از مادر دور نمیشود و مادر باید در هر لحظه در میدان دیدش باشد.
- پانزده تا بیست و چهار ماهگی: کودک بعد از جستجوی محیط به این نتیجه میرسد که به مادر خود نیاز دارد و بدون کمک او نمیتواند زندگی کند؛ بنابراین به شکل خاصی به مادر میچسبد.
- بیست و چهار تا سیماهگی: کودک به مفهوم تثبیت شی میرسد؛ یعنی یاد میگیرد که حتی اگر مادر خود را نبیند، مادرش در اتاق دیگر حاضر است؛ بنابراین جرات بیشتری در گشتوگذار کسب میکند.
موارد ذکر شده، کنشهای کودک در مقابل مادر و محیط است؛ از طرف دیگر، مادر و محیط نیز بر کودک تأثیر دارند. برای مثال رفتار مهربانانه مادر و یک محیط امن باعث میشود تا کودک شجاعت بیشتری برای دور شدن داشته باشد و بالعکس، مادر سختگیر و محیط ناامن باعث میشود تا کودک کمتر از مادر دور شود. در این کنش و واکنش، سبکهای دلبستگی شکل میگیرند.
دلبستگی در کودکان
لورنز، کردارشناس برنده جایزه نوبل، در مطالعات خود کشف کرد که جوجه اردکها تقریباً بلافاصله بعد از تولد، اولین موجود زندهای که ببینند را به عنوان مادر خود قبول میکنند! در طبیعت، اگر جوجه اردک حیوانی غیر از مادر خودش را به عنوان مادر قبول کند، بهمرورزمان و با دیدن مادر خود، متوجه اشتباه خود میشوند و مادر اشتباه را رها میکنند، اما اگر هیچوقت با مادر خود مواجه نشوند، میتوانند هر موجود زندهای را به عنوان مادر قبول کنند! لورنز این پدیده را نقشپذیری نامگذاری کرد.
بالبی تحتتأثیر کشفیات لورنز، مطالعه بر کودک انسان را شروع کرد. وی متوجه شد همانطور که جوجه اردک مادر خود را دنبال میکند، کودک انسان نیز به اشکال مختلف سعی میکند تا توجه مادر خود را کسب کند و یا او را تعقیب کند. وی این پدیده را رفتار دلبستگی نامگذاری کرد.
اینزورث، تحتتأثیر مطالعات لورنز و بالبی، بعد از مشاهده و پژوهش کودک انسان، سبکهای مختلف دلبستگی را معرفی کرد که همه کودکان یک سبک مشخصی از دلبستگی دارند. این سبک دلبستگی از عوامل مختلفی مثل ویژگیهای فیزیولوژی کودک، ژنتیک، رفتار والدین، تجربیات و… تأثیر میپذیرد.
- دلبستگی ایمن: حضور مادر باعث شجاعت و اعتمادبهنفس آنها میشود و با رفتن مادر کمی خجالتی و منزوی میشوند؛ اما کاملاً آشفته نمیشوند. بهمحض برگشت مادر واکنش مثبتی دارند و بعد از چند دقیقه چسبیدن به مادر، بازی و کاوش خود را ادامه میدهند.
- دلبستگی ناایمن – اجتنابی: وجود یا عدم وجود مادر برای آنها فرقی ندارد، مشکلی با تنها شدن با غریبهها ندارند و بعد از برگشت مادر نیز اهمیتی به او نمیدهند.
- دلبستگی ناایمن – دوسوگرا: به شدت به مادر وابسته هستند بهطوری که فقط به او میچسبند و علاقه به بازی و کاوش ندارند. با رفتن مادر به شدت آشفته میشوند و بعد از برگشت مادر با خشم به او واکنش نشان میدهند.
- دلبستگی نامتجانس: این نوع دلبستگی توسط شاگردان اینزورث اضافه شد و به کودکانی اشاره دارد که سبک دلبستگی مشخصی ندارند و در شرایط مختلف واکنشهای عجیبی دارند. مثلاً از رفتن مادر خوشحال میشوند، بعد از برگشت مادر بیحرکت باقی میمانند و به طور کلی انگار در واکنش به مادر، مردد هستند و انگار از او میترسند.
اختلال اضطراب جدایی
اختلال اضطراب جدایی، یک اختلال از خانواده اضطرابی است که در همه سنین وجود دارد؛ اما در کودکان و نوجوانان بسیار بیشتر از بزرگسالان است. بر اساس آمار، این اختلال در پسران و دختران به یک اندازه وجود اما شدت علائم معمولاً در دختران بیشتر است.
علائم اضطراب جدایی
وجود علائم به مدت چهار هفته برای افراد زیر 18 سال و 6 ماه در بزرگسالان تشخیص را تایید می کند.
وجود ترس یا اضطراب نامتناسب و بیش از اندازه درباره جدایی از کسانی که فرد به آنها دلبسته است؛ بهطوری که حداقل سه نشانه زیر وجود داشته باشد:
- ناراحتی بیش از حد با تجربه جدایی یا حتی پیشبینی جدایی
- نگرانی مداوم و همیشگی نسبت به ازدستدادن اشخاص دلبسته مثلاً به دلیل آسیبدیدن آنها
- نگرانی درباره وقوع یک حادثه برای فرد که منجر به جدایی از افراد دلبسته شود؛ مثلاً آدمربایی
- بیمیلی و امتناع به خارجشدن از خانه
- بیمیلی و امتناع از تنها ماندن
- بیمیلی و امتناع از تنها خوابیدن
- کابوس مکرر شبانه در مورد جدایی یا آسیبدیدن فرد دلبسته
در صورتی که این وابستگی و اضطراب جدایی منجر به آسیب در عملکرد فرد نشود، فاقد ارزش تشخیصی است. مثلاً کودک در خانه به شدت به مادر خود وابسته است؛ اما میداند که باید به مدرسه برود و مشکلی برای چند ساعت جدا ماندن ندارد.
در اختلال اضطراب جدایی، وابستگی به یک الی سه نفر است و این افراد جزو مراقبین یا همراهان اصلی فرد هستند؛ یعنی مثلاً اگر وابستگی نسبت به دوست و همکلاسی باشد، این تشخیص صحیح نخواهد بود. وابستگی به مراقبین به دلیل مشکلات جسمی یا ابتلا به اختلالاتی رشدی مثل اوتیسم، ارتباطی با اضطراب جدایی ندارد. اگر اضطراب فرد بیشتر متوجه تنها ماندن یا حضور در جمع غریبهها باشد یا نسبت به همه چیز مضطرب باشد، این تشخیص صحیح نخواهد بود.
در ضمن اگر نیاز به مشاوره آنلاین اضطراب دارید میتوانید به مجموعه پُل مراجعه کنید که یکی از مجموعههای معتبر در زمینه مشاوره روانشناسی است.
درمان اضطراب جدایی در کودکان پیشدبستانی
همانطور که گفته شد، در برخی موارد اضطراب کودک به دلیل جداشدن از مادر کاملاً طبیعی است و در برخی موارد مرتبط با اختلال اضطراب جدایی است که نیاز به درمان دارد. در صورتی که ناراحتی، ترس و اضطراب کودک شما به مدت 4 هفته ادامه داشت، حتما به متخصص سلامت روان مراجعه کنید تا درمان مورد نیاز هرچه زودتر شروع شود.
در اکثر موارد، مادر نیز نیاز به درمان دارد. وابستگی بین مادر و کودک دوطرفه است و شاید حتی وابستگی و نگرانی بیش از حد مادر باعث درگیری کودک با اضطراب جدایی شده باشد. در هر حال، این اختلال در صورتی که زود تشخیص داده شود، احتمال درمان بسیار زیادی دارد.
متخصص سلامت روان با کمک روشهای مختلفی مثل حساسیتزدایی، CBT و مواجهه مسئله مدار به مادر و کودک کمک خواهد کرد. در بخش بعدی، نکات و راهحلهایی را بررسی میکنیم که میتواند برای اضطراب جدایی طبیعی کودک مؤثر باشد.
راهکارهای عملی برای کاهش اضطراب جدایی
اساس راهکارهای عملی برای کاهش اضطراب جدایی، حساسیتزدایی است. یعنی حساسیت کودک نسبت به حضور مادر باید کمتر شود.
- تمرین جدایی کوتاه: در این تمرین، کوتاهترین مدتی که کودک حاضر است از مادر دور بماند را مشخص کنید؛ سپس بهمرورزمان، کمکم این زمان را افزایش دهید.
- روتین خداحافظی: برای کودک توضیح بدهید که مادر باید برای کارهای خود گاهی او را تنها بگذارد؛ اما همیشه برخواهد گشت و همیشه در مورد میزان غیبت خود صادق است. رفتن بدون خداحافظی مادر یا دروغ گفتن درباره مدتزمان غیبت مادر بسیار آسیبزننده است. بهجای آن به کودک اجازه دهید تا خداحافظی مفصلی با مادر داشته باشد و بدون گریه و داد، اجازه رفتن را به مادر بدهد.
- برنامه ثابت: اگر مادر برای کار یا تحصیل مجبور به ترک خانه است، باید برای کودک توضیح داده شود که مادر وقتی تو خواب هستی از خانه میرود، بعد از اینکه بیدار شدی و چند برنامه کودک دیدی، بر میگردد. بهنوعی این کار باعث میشود تا کودک توانایی پیشبینی اتفاقات را داشته باشد و شوکه نشود. حتی اگر مادر به دلایل دیگری مجبور به ترک است، بهتر است تا زمان کاهش حساسیت کودک، خروج و ورود مادر تا جای ممکن بر اساس برنامه منظمی باشد.
- واکنشهای آینهای: کودکان از واکنشهای اطرافیان را تقلید میکنند تا یاد بگیرند. در بسیاری از موارد بیطاقتی و ناراحتی کودک باعث ناراحتی مادر نیز میشود که این کار شرایط را بدتر میکند. بهجای آن، در لحظه ترک، در مقابل ناراحتی کودک، تن صدا و حالت مثبتی داشته باشید تا ناراحتی کودک تشدید نشود. جایزهدادن به کودک برای صبرش اشکالی ندارد؛ اما مواظب باشید که جایزه تبدیل به باج نشود!
- با افکار و کابوسهای کودک مقابله کنید: کابوس شبانه و افکار آسیبدیدن خود یا عزیزان برای مبتلایان به اضطراب جدایی بسیار رایج است و باعث تشدید مشکل میشود. توجه کافی به حرفهای کودک درباره خوابها داشته باشید و با توضیحات یا اقداماتی مثل دادن یک عروسک برای مراقبت از کودک به وی، با این کابوسها و افکار مقابله کنید.
کلام آخر
اضطراب جدایی، کموبیش در همه افراد وجود دارد. همه کودکان و بزرگسالان به میزان مشخصی درگیر آن هستند؛ اما این مشکل برای کودکان پیشدبستانی و اول دبستانی بیشتر به چشم میآید؛ چون برای اولینبار از والدین خود دور میشوند. این اضطراب گاهی یک واکنش منطقی به شرایط است و گاهی یک اختلال روانشناختی است که نیاز به درمان دارد.
منابع:
- https://www.pbs.org/parents/thrive/helping-preschoolers-cope-with-separation-anxiety
- https://www.healthychildren.org/English/ages-stages/toddler/Pages/Soothing-Your-Childs-Separation-Anxiety.aspx
- https://www.unicef.org/parenting/child-care/managing-child-separation-anxiety
نظرات کاربران