0

راه های افزایش تاثیرگذاری مادر در خانه

مادری که برای فرزندش کتاب می خواند.
بازدید 117

هر تصمیمی در زندگی دارای فواید و محدودیت‌های خاص خود است، و بودن یک مادر خانه‌دار نیز مستثنا نیست. برای یک مادری که به مدیریت کارهای خانه اختصاص داده است، بسیار سخت است. اما وقتی یک مادر خانه‌دار، علاوه بر کارهای خانه، مسئولیت‌های بیرون از منزل را نیز بر عهده دارد، وضعیت به طور قابل توجهی پیچیده‌تر می‌شود. اینگونه احساس ناخوشایندی که به عنوان یک مادر خانه‌دار با تجربه، ممکن است درباره آن صحبت کنید، نشأت می‌گیرد. در حقیقت، من درباره روزهایی که به عنوان یک مادر خانه‌دار تمام‌وقت بودم هیچگاه پشیمانی نداشته‌ام. آن روزها بهترین روزهای زندگی‌ام بودند. با این حال، اکنون که از آن زمان‌ها فاصله گرفته‌ام، می‌توانم خطاهایی را که به عنوان یک مادر خانه‌دار مرتکب شده‌ام، بهتر تشخیص دهم.

کودک وابسته

با توجه به تعریفی که شنیده بودم که مادر مانند خورشید است و فرزندانش مانند سیاره‌های اطراف، مرخصی یک‌روزه برای مادر به عنوان خورشید به عواقب وحشتناکی برای سیارات (فرزندان) منجر خواهد شد. با در نظر گرفتن نقش خورشیدی که من در خانه ایفا می‌کردم، این تصویر دقیقاً همان چیزی بود که در خانه ما رخ می‌داد؛ به این معنی که جرئتی برای اختصاص حتی کمی از وقت به خودم نداشتم و همیشه باید تمام تمرکزم را بر روی دیگران متمرکز کنم. در نقش یک مادر خانه‌دار، تمام تلاشم را می‌کردم تا به طور بیش‌ازاندازه به یک فرد ارزشمند و مرکزی برای موفقیت خانه و فرزندانم تبدیل شوم.

با این حال، وقتی به عنوان یک مادر، به خواسته‌ها و نیازهای افراد خانواده تمرکز می‌کنید، کارآیی شما به سرعت کاهش می‌یابد. من در نهایت به این نتیجه رسیدم که فرزندانم هرگز در کارهای خانه به من کمک نمی‌کنند و حتی من باید حتی جوراب‌هایشان را هم در جای مناسب برایشان بپوشانم.

همواره با حسی پر از عشق و تضحیت، این همه کار را برای فرزندانم انجام می‌دادم، چرا که من تمام وقت خود را در خانه می‌گذراندم و این به من زمان کافی می‌دهد تا به این وظایف بپردازم. اما در عوض، آن‌ها زندگی بسیار لاکچری و راحتی داشتند و این باعث شد که نتوانند مهارت‌های مناسب سن خود را به درستی یاد بگیرند.

مشکل اینجا بود که من فکر می‌کردم دارم به آن‌ها استقلال یاد می‌دهم. آن‌ها در طول روز وظایفی داشتند که باید انجام می‌دادند؛ اما به دلیل اینکه من تمام روزم را در تمیز کردن خانه سپری می‌کردم، نمی‌فهمیدم که چقدر از وظایفشان را من انجام داده‌ام و چقدر این روند مستقل شدن کودکانم را مختل کرده‌ام. حضور دائمی من باعث شده بود آن‌ها به عنوان اعضای مهم و ضروری در خانواده مغفول بمانند. پس از بازگشتم به کار، آن‌ها مجبور شدند کلیه کارهای پرسه‌ای و بی‌نظمی خودشان را انجام دهند و من می‌خواستم بیشتر در وظایف خانه مشارکت کنند. در هفته اولی که به سر کار رفتم، به واقعیت پی بردم که در این مدت چقدر آن‌ها را تنبل بار آورده‌ام.

حجم وقت گذاشتن برای کودک؟

حجم زمانی که با فرزندانم سپری می‌کردم، باعث می‌شد خودم را به عنوان یک مادر خوب ببینم که تمام وقت خود را با فرزندانش می‌گذراند. اما از یک زاویه دیگر، به جای برقراری ارتباط‌های معنادار با بچه‌ها، تمام وقتم را در برآورده کردن نیازها و خواسته‌های آن‌ها صرف می‌کردم. تنها چیزی که برایم اهمیت داشت، مقدار زمانی بود که با فرزندانم سپری می‌کردم و نه کیفیت این زمان. فقط به این فکر بودم که یک مادر خوب باید زمان بیشتری را با فرزندانش سپری کند، یعنی تمرکز بیشتر بر کمیت تا کیفیت. زمانی که به دلیل بازگشتم به کار قبلی، زمان حضورم با فرزندانم کاهش یافت، متوجه شدم که در گذشته با چه کیفیتی کنار فرزندانم بودم.

خسته شدن از وضع موجود

در یک زمان، کاملاً در نقش مادر بودن غرق شده بودم و تمام وقتم را به خدمت به بچه‌ها می‌گذراندم. اما پس از مدتی به این نتیجه رسیدم که والدین هم می‌توانند خوب باشند و به خودشان زمان اختصاص دهند. حتی یک مادر خانه‌دار هم نیاز دارد که گاهی زمانی را برای خودش در نظر بگیرد. در غیاب این زمان، رنجش‌هایی تجربه می‌کردم که به حدی رسیده بودم که اغلب به دلایل بیهوده و سطحی عصبانی و ناراحت می‌شدم و می‌فهمیدم که یک مادر ناراحت، مادر خوبی برای بچه‌هایش نیست. درست زمانی که به کار قبلی خود بازگشتم، این وقفه باعث شد تا کمی با خودم تنها باشم و بهتر شرایط را تحلیل کنم و خدا بهتر می‌داند که چقدر به این فاصله نیاز داشتم. با خودم فکر می‌کردم کاش از قبل به این وقفه فکر می‌کردم.

اگر باید به آن زمان برگردم، آیا همچنان تمایل دارم که به عنوان یک مادر خانه‌دار تمام وقت برای فرزندانم باشم؟ بدون هیچ شک و شبهه‌ای، پاسخم بله است. اما اکنون که مدتی از آن روزها می‌گذرد، تازه متوجه شدم که چگونه می‌توانستم وظیفه خود را به عنوان یک مادر خانه‌دار بهتر انجام دهم. بعد از آن تجربیات، بسیار مراقب تصمیم‌هایم هستم تا از این نوع اشتباهات جلوگیری کنم. می‌دانستم که ماندن در خانه بهترین انتخاب است، اما ناشناختن من باعث شده بود که به موانع برخورد کنم؛ اگر آن زمان دانسته بودم که چیزهایی که اکنون می‌دانم، شانس بیشتری برای ارائه درس‌های بهتری به فرزندانم داشتم و این آموزش و آگاهی همان چیزی است که به عنوان والدین برای فرزندانمان می‌خواهیم.

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *