ایجاد اعتماد به نفس در کودک ممکن است به نظر سخت بیاید. اما ارزش فردی را که اساس آینده فرزندتان است، در زمانی که باید تجربههای جدید را به تنهایی انجام دهد، تقویت میکند. جین نلسون، درمانگر خانواده در کالیفرنیا و یکی از نویسندگان سری کتابهای انضباط مثبت، میگوید: “اعتماد به نفس ناشی از احساس تعلق است، باور داشتن در قابلیتهای خود و شناخت ارزش همکاریهایمان است.”
جین نلسون میگوید: “همانطور که هر پدر و مادری میدانند، اعتماد به نفس یک تجربه گذرا است. گاهی احساس خوبی درباره خودمان داریم و گاهی نداریم. اما آنچه واقعاً میخواهیم به کودکانمان آموزش دهیم، مهارتهای زندگی مانند انعطاف پذیری است”. هدف شما به عنوان والدین، اطمینان حاصل کردن از آن است که فرزندانتان غرور و احترام به خود را درون خودشان تغذیه کردهاند و همچنین به تواناییهایشان در مقابله با چالشهای زندگی ایمان دارند. در ادامه، ده راهکار ساده برای تقویت اعتماد به نفس کودکتان آورده شده است:
به او توجه کنید
اعتماد به نفس کودکان زمانی به شکوفایی میرسد که علاقهای بیقید و شرط را تجربه کنند، یک عشقی که میگوید “دوستت دارم، هر که باشی و هر چه انجام بدهی”. وقتی کودکتان را به طور کامل قبول و قدردانی کنید، بدون توجه به تواناییها، مشکلات، اخلاق و قدرتش، به او کمک بیشتری میکنید. بنابراین، او را در عشق خود غرق کنید. بغلش کنید، ببوسید و به پشتش لطمه بزنید و فراموش نکنید به او بگویید چقدر دوستش دارید. هنگامی که مجبورید به او تذکر دهید، به او بفهمانید که تذکر شما درباره رفتارش است و نه درباره او به شخصه. به عنوان مثال، به جای این که بگویید “تو خیلی ناشی و شرور هستی. چرا همیشه اشتباه میکنی؟” به او بگویید “لطفاً فقط در خانه فوتبال بازی نکن. فوتبال بازی باید بیرون از خانه انجام شود”.
محدودیتها را یادش بدهید
لطفاً برای کودک خود چند قانون منطقی وضع کنید. به عنوان مثال، اگر میخواهید کودکتان موقع دوچرخهسواری در خیابان کلاه ایمنی بزند، اجازه ندهید بدون کلاه به خانه دوستش برود. اگر کودک بداند که برخی از قوانین خانوادگی به صورت مداوم رعایت میشوند، احساس بیشتری از امنیت خواهد داشت و به زودی مطابق با انتظارات شما عمل خواهد کرد. تلاش کنید قوانین را به صورت واضح و قاطع تعیین کنید و نشان دهید که به او اعتماد دارید و انتظار دارید که او کارهای درست را انجام دهد.
از ریسک کردنهای سالم استقبال کنید
به کودکتان تشویق کنید تا چیزهای جدیدی را کشف کند، مانند آزمون غذاهای متفاوت، پیدا کردن دوستان جدید یا اسکیت سواری. اگرچه همیشه احتمال شکست وجود دارد، اما بدون ریسک کردن، موفقیت نخواهد آمد. بنابراین، به کودکتان اجازه دهید تجربههای کم خطر را تجربه کند و در مواجهه با تقاضاهای او در دخالت خود مقاومت کنید. به عنوان مثال، سعی نکنید به محضی که او از خواندن یک کلمه سخت ناامید میشود، او را نجات دهید. وقتی وسط کار او پریده و بگویید “خودت باید انجامش بدی”، او وابسته میشود و اعتماد به نفسش کاهش مییابد. با برقراری تعادل در نیاز به حمایت از او و نیاز او به تجربه کردن کارهای جدید، شما میتوانید به اعتماد به نفس او کمک کنید.
اجازه بدهید کودکتان اشتباه کند
بطور طبیعی، یکی از جنبههای انتخاب و پذیرش خطر این است که کودکتان ممکن است به اشتباهات بیفتد. این اشتباهات در واقع درسهای ارزشمندی برای اعتماد به نفس کودکتان هستند. بنابراین، اگر کودکتان به دلیل تاخیر در خوابیدن در اتاق خود، اتوبوس مدرسه را از دست داده است، به او تشویق کنید که درباره چگونگی رفتار بهتر در باره بار دیگر فکر کند. اینطوری، اعتماد به نفسش آسیب نمیبیند و یاد خواهد گرفت که گاهی اشتباه کردن ممکن است. دانیل میر، استادیار آموزش ابتدایی در دانشگاه ایالت سان فرانسیسکو، میگوید که اگر خودتان اشتباه کردید، باید به آن اعتراف کنید. قبول و ترسیم اشتباهات پیام قدرتمندی به فرزندتان ارسال میکند و پذیرش مشکلات را برای کودک آسانتر میکند.
حتما از اتفاقات مثبت تجلیل کنید
تلاش کنید تا اقدامات خوب کودکتان در طول روز را با صدای بلند تشویق کنید، زیرا همه افراد به تشویق نیاز دارند. به عنوان مثال، به پدرش بگویید: “پیتر، امروز تمام وظایف خود را به سرعت انجام داد.” این روش باعث میشود که او در معرض تحسین و پاسخ دلگرم کردن پدرش قرار بگیرد. سعی کنید بیان کردن خود را واضح و روشن کنید. به جای گفتن “خوب بود”، بگویید “ممنون که میز شام را چیدی.” این نشان میدهد که او کاری را به درستی انجام داده و ارزش شخصی خود را درک میکند و به او اجازه میدهد بداند کدام کار را به درستی انجام داده است.
خوب گوش کنید
اگر کودکتان نیاز به صحبت کردن دارد، باید تا حد امکان به او گوش کنید و به آنچه که برای گفتن دارد، توجه کنید. وی باید احساس کند که افکار، احساسات، خواستهها و نظراتش مورد توجه قرار میگیرند. به او کمک کنید با ابراز احساساتش راحت شود و به آنها نامگذاری کند. میتوانید بگویید: “میفهمم که ناراحت هستی، چون نمیتوانی به آن مهمانی بروی.” با پذیرش احساساتش بدون قضاوت، به احساسات او اعتبار بخشیده و نشان دهید که برای آنچه میخواهد بگوید ارزش قائلید. اگر احساسات خود را با وی به اشتراک بگذارید، به عنوان مثال، اگر بگویید: “من نگران مامان بزرگم هستم، او خیلی مریض است”، به او اجازه میدهید که در بیان احساسات خود اعتماد به نفس پیدا کند.
از مقایسه کردن اجتناب کنید
نظراتی مانند “چرا سعی نمیکنی مثل برادرت باشی؟” یا “چرا مثل دوستت مودب نیستی؟” فقط باعث میشوند کودکتان به مشکلات خود فکر کند و احساس خجالت، حسادت و رقابت را تشدید کند. حتی مقایسههای مثبت مانند “تو بهترین بازیکنی” نیز به طور پتانسیل میتواند مخرب باشد، زیرا کودک به سختی میتواند همیشه به این تصویر خود پاسخ دهد. اگر به کودکتان اجازه دهید بداند که به خاطر بودن منحصر به فردش تحسینش میکنید، او ارزش بیشتری برای خودش قائل میشود.
احساس همدردی داشته باشید
اگر کودکتان خودش را با خواهران و برادران یا همسالانش به شکلی ناخوشایند مقایسه کند، مثلاً بگوید: “چرا نمیتوانم مثل دوستم توپ پرت کنم”، ابتدا با او همدردی کنید و سپس بر روی یکی از تواناییهایش تاکید کنید. به عنوان مثال، بگویید: “آره، راست میگویی. دوستت واقعاً توپ پرت کردن را خوب انجام میدهد. اما تو هم خیلی تند میدوی.” این کمک میکند که کودکتان بفهمد همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم و لازم نیست که بی عیب و نقص باشیم تا احساس خوبی درباره خودمان داشته باشیم.
او را تشویق کنید
هر کودکی نیاز به حمایتی از سوی عزیزانش دارد که پیامی از اعتماد به او به ارمغان بیاورد و بگوید “ما به تو ایمان داریم. تلاشهایت را میبینیم. ادامه بده!” تشویق به معنای تشخیص پیشرفت است و نه فقط پاداش دادن به نتیجهای. بنابراین، اگر کودکتان با یک مسئله ریاضی سخت دست و پنجه نرم میکند، به جای اینکه بگویید “نه، اینطور نیست. بگذار برات حلش کنم”، بگویید “تو واقعاً تلاش میکنی. تقریباً به جواب رسیدی.” تفاوتی بین تحسین و تشویق وجود دارد. تحسین به معنای پاداش دادن به انجام کار درست است، در حالی که تشویق به معنای پاداش دادن به فرد است (“تو توانستی” به جای “من به تو افتخار میکنم”). تحسین ممکن است به کودک نشان دهد که تنها زمانی “خوب” است که کاری را درست انجام داده باشد.
نظرات کاربران